نقش سازمانهای مردمنهاد در گسترش صنایع دستی و هنرهای بومی
سازمان مردمنهاد چیست؟
سازمان مردمنهاد، سازمان عمومی غیردولتی، سَمَن (مخفف ترکیب سازمان مردمنهاد) و یا اِن جی اُ (NGO: Non-Governmental Organization)، به سازمانی گفته میشود که بخشی از نهادهای دولتی نبوده و در واقع واسطهای بین آحاد ملت و حاکمیت و یا خود جامعه هستند. سازمانهای مردمنهاد به تشکلهایی اطلاق میشود که گروهی از اشخاص حقیقی یا حقوقی غیر حکومتی به صورت داوطلبانه با رعایت مقررات مربوط تأسیس شده و دارای اهداف غیرانتفاعی و غیرسیاسی میباشد. بیشتر سازمانهای مردمنهاد به صورت غیرانتفاعی و مستقل از دولت به فعالیت میپردازند و منابع مالی آنها از طریق کمکهای مردمی تأمین میشود. در برخی موارد معدود نیز دولتها در تأمین نیازهای مالی اینگونه سازمانها شراکت میکنند. مهمترین مولفهی یک سازمان مردمنهاد هویت جمعی و اجتماعی، تلاش جمعی برای تقسیم کار و پذیرفتن مسئولیت آن است. حتی اگر در ابتدا مبدع یک سازمان مردمنهاد یک فرد باشد، اما تأسیس آن قطعا به صورت جمعی اتفاق میافتد. سازمان، دارای شخصیت حقوقی با آرمان، اهداف، اساسنامه، سـاختار، شـرح وظـایف و منابع انسانی مشخص میباشد. بنابراین فعالیت سمن عمدتاً در قالب سازمان انجام میشود. سمن، سازمانی با شخصیت حقوقی مستقل است که بنابر شرایط و مقتضیات و نیازهای خود دارای قانونمندی و اساسنامهی مدون است و در چارچوب قوانین موضوعه کشور و مفاد آییننامههای اجرایی. با این حال سمن برخلاف دولتها مشمول قـوانین، فعالیت مینماید، البته بینالمللی نیستند به استثنای جمعیت صلیب سرخ که مشمول کنوانسیون ژنو میباشد. مشخصه اصلی سازمانهای مردم نهاد، در غیر دولتی بودن آنها است. مفهوم غیردولتی، میتواند معانی متعددی داشته باشد، ولی به طور عام به این معنی است که این سازمانها بخشی از دولت یا زیرمجموعههایی از ساختار و سازمانهای دولتی محسوب نمیشوند و میبایست از هرگونه دخالت و کنترل مستقیم دولت دور باشند. اگرچه سمن میتواند با دولتها، در سطح ملی و بـینالمللی، مراودت فعال و تعامل دوسویه داشته باشد و حتی در مواردی از دولت کمکهای مالی دریافت کند، ولی همچنان غیردولتی به شمار میآید. مهمترین حیثیت سمن بـه اصل همکاری، یادگیری و مشارکت در آن مربوط است. رابطهی حاکم بر مناسبات درونی سازمان مردمنهاد، یاری یکدیگر در تحقق آرمان واحد است. مشارکت مهمترین قوام سمن است که اساسا پیدایش و ماندگاری آن را رقم میزند. مشارکت در سمن از گونهی مشارکت مدنی است. مراد از حیثیت تعاون در سمن این نیست که سمن را متعلق به بخش تعاون به عنوان یکی از بخشهای سهگانـه نظام اقتصادی ایران [بر مبنای اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی] دانست. مفهوم غیر دولتی بودن ممکن است این توهم را پیش آورد که چنین سازمانهایی هویتا به بخش خصوصی تعلق دارند. از دیگر مولفههای سازمانهای مردم نهاد تمایز آنها از بخش خصوصی است. سازمانهای خصوصی غالبا به کسب و کار تعلق دارند و برخی از آنها فراتر از کسب و کار معطوف به سودآوری، به حرفه در مفهوم دقیق کلمه میپردازند مانند سازمانهای بهداشتی و درمانی در بخش خصوصی. اما سازمانهای مردم نهاد غالبا اهداف کسب و کارانه و یا حتی حرفهای را دنبال نمیکنند. بـه همین دلیل تعبیر «سازمان مردم نهاد» دقیقتر از «سازمان غیردولتی» است. امروزه واژهی غیر انتفاعی از جمله واژههایی است که مورد ستم واقع شدهاند و مفهوم ژرف خود را از دست دادهاند. جهتگیری غیر انتفاعی مقولهی مهمی در هویت سازمانهای مردم نهاد است. این سازمانها به جای جهتگیری کسب و کار و سودگرایی بـه مبارزه بـا فساد اخلاقی در جامعه بـه ویژه در حرفهها و یا تلاش در راه توسعه اجتماعی و ارتقاء سطح رفاه، بهداشت، امنیت روانی جامعه و یا سیاره میپردازند(قراملکی و سالاری، اخلاق در سازمانهای مردمنهاد).
سازمانهای مردمنهاد برای رسیدن به اهداف مختلفی فعالیت میکنند و اهداف آنها طیف گستردهای از اهداف سیاسی، فلسفی، سلامت، گردشگری، زیستمحیطی و به طور کلی اهدافی در راستای بهبود زندگی بشر در جامعه را شامل میشود. یکی از مهمترین اهداف سمنها همواره بهبود شرایط و کیفیت زندگی اقشار فرودست و محروم از امکانات بوده است. سازمانهای مردمنهاد برای دستیابی به اهداف خود نیازمند برقراری روابطی متقابل و مستمر با جامعهی هدف خود هستند. سازمانهای مردمنهاد میتوانند با بر عهده گرفتن بخشی از اختیارات دولت در راستای توانمندسازی جامعه به کوچکتر شدن دولت و نظارت مستقیم بر روی امور و فعالیتها داشته باشند.
ویژگیهای سازمانهای مردمنهاد
• خودجوشی و نیاز طبیعی: سازمانهای مردمنهاد بنا بر نیازهای طبیعی محیطی، فکری، خصوصیات، انگیزشها، آرمانهای مشترک در میان افراد جامعه و به صورت خودجوش و خودکار به وجود میآیند.
• هدف و تعهد مشترک: افرادی که یک سازمان مردمنهاد را تأسیس میکنند و نیز افرادی که بعدها به عضویت سمن در میآیند، دارای هدفی مشترک بوده و به آن هدف احساس تعهد و مسئولیت میکنند.
• قانونمندی: هر سازمان مردمنهاد بنا بر مقتضیات دارای ضوابط و قوانین مشخص و تعیین شده است که به توافق جمعی رسیده و تمامی اعضای جمع موظف به رعایت آن هستند.
• برنامه و فعالیتهای مشخص: سازمانهای مردمنهاد بنا بر آنچه که به عنوان اهداف خود برگزیدهاند، دارای برنامه و طرح فعالیتهای مشخصی هستند که ممکن است در طی مسیر دستیابی به اهداف این برنامهها دچار تغییر، تحول و تکامل شده و پس از موافقت جمعی به اجرا در بیایند.
• جلب مشارکت و عضویت: سازمانهای مردمنهاد برای دستیابی به قدرت عمل بیشتر و گسترش دامنهی فعالیت خود و نیز اتصال به بدنهی جامعه برای تاثیرگذاری بیشتر، به ورود اعضای جدید نیازمندند. این سازمانها به دلیل ماهیت مردمی خود و جلوگیری از رکود در داخل سازمان نیازمند جلب مشارکت افراد جدید هستند.
• هویت و شخصیت مستقل: سازمانهای مردمنهاد دارای شخصیتی حقوقی، مردمی و مستقل از ساز و کار دولتی بوده و تصمیمگیریها و برنامهریزیها در آن به تصمیمات دولتی وابستگی ندارد. البته برخی از سمنها نیز وجود دارند که با نهادهای دولتی روابط متقابلی برقرار میسازند.
• آزادی خلاقیت: روابط اعضا در سازمانهای مردمنهاد بنا بر حفظ آزادی تفکر و عمل شکل گرفته و زمینه برای بروز خلاقیت، ابتکار و نوآوری در افراد فراهم میسازد.
• مشارکت و مسئولیتپذیری: از مهمترین ویژگیهای سازمانهای مردمنهاد، وجود بستری مناسب برای مشارکت افراد در زمینهها و عرصههای گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است.
سازمانهای مردمنهاد در حوزهی صنایع دستی و میراث فرهنگی
امروزه سازمانهای مردمنهاد و تشکلهای مردمی از مهمترین نهادهای اجتماعی هستند که در امر مسیریابی برای رسیدن به توسعهی پایدار مورد استفاده قرار گرفته و در جهان بسیار مورد تاکید قرار میگیرند. سازمان بینالمللی و بزرگی چون یونسکو نیز یکی از همین سازمانهای مردمنهاد بوده و مثالی مناسب از میزان قدرت و پویایی ظرفیتی است که در بطن جامعه وجود دارد. سازمانهای مردمنهاد نقش موثری در گسترش صنایع دستی و هنرهای بومی ایفا کرده و موجب پویایی در این عرصه میشوند. در حوزهی میراث فرهنگی میتوان با کمک سازمانها و تشکلهای مردمنهاد از صنایع دستیای که رو به زوال رفته و در حال منسوخ شدن هستند، حمایت کرد. تشکلهای مردمی در این عرصه میتوانند نقش به سزایی در امر مشاوره برای تولید متناسب با نیاز و تقاضای جامعه، صادرات بر اساس نیاز بازارهای هدف جهانی و یا معرفی هنرمندان و استادکاران ایفا کنند.. اختصاص دادن جایگاه و مقام مشورتی به سمنها، ایجاد ساز و کارهای حمایتی از آنها برای توانمندسازی آنان در حوزهی مورد بحث، با توجه به مردمنهاد بودن، غیردولتی بودن و عدم وابستگی به سازمان و همچنین قوی بودن پایگاه اجتماعی در میان گروههای ذینفع میتواند یک سازمان مردمنهاد (سمن) را به پلی ارتباطی میان دولت، مردم و تولیدکنندگان و صادرکنندگان این حوزه تبدیل نماید. به این طریق بار مالی بسیاری از دوش دولت و سازمانهای ذی ربط برداشته خواهد شد و سمنها به عنوان یاری دهندهی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایفای نقش خواهند کرد و موجبات ارتقای سطح فرهنگ بومی و سنتی در میان مردم فراهم خواهد شد. نهادهای مردمی میتوانند به عنوان ناظری بر روی عملکرد سازمان میراث فرهنگی در امور مختلف و همچنین مدیران سازمان در راستای جلوگیری از رکود و کژرویها عمل کنند.
اخیرا سازمانهای مردمنهادی در زمینهی صنایع دستی و هنرهای بومی تشکیل شدهاند و با معرفی شاخهها و رشتههای مختلف صنایع دستی ایران، مانع منسوخ شدن هنرهای اصیل ایرانی شده و نیز شرایط را برای شناساندن و آشنایی مردم با فرهنگ و هنر سنتی این خطه فراهم کردهاند. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در شرایطی برای توسعهی صادرات تلاش میکنند که هنوز محصولات صنایع دستی و نیز هنرمندان و استادکاران فعال در این عرصه در داخل کشور ناشناخته باقی ماندهاند. بسیاری از مردم در داخل کشور از میزان تنوع، تمایز و گستردگی انواع محصولات صنایع دستی تولید شده در کشور آگاهی نداشته و به طور کلی از ویژگیهای زیباییشناختی صنایع دستی بومی اطلاعی ندارند. سمنها به طرق گوناگونی میتوانند به گسترش صنایع دستی و هنرهای بومی یاری برسانند، از جمله میتوانند در راستای توسعهی پایدار صنایع دستی در زمینهی برنامههای ترویجی و تبلیغی در حوزهی صنایعدستی از طریق برگزاری بزرگداشتها، معرفی صنایعدستی، آشنا کردن مردم با صنایعدستی، ایجاد بسترهای تعاملی با نهادهای مختلف، استفاده از صنایعدستی در برنامهها و معرفی تنوع صنایعدستی، کمک کنند. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با همکاری و پشتیبانی سازمانهای مردمنهاد در حوزهی اقتصادی که یکی از دغدغههای اساسی کشور است، خواهد توانست با عدم وابستگی به صادرات نفتی و جایگزین کردن صنعت گردشگری، صنایع دستی و حفظ میراث فرهنگی در کسب درآمدهای ارزی ناشی از صادرات غیر نفتی و نیز توسعه و پیشرفت کشور نقش موثری ایفا کند.